خاله نارنج رفت سوئد.
من خیلی گریه کردم حالا خاله جون خوب درس بخون تا زود برگردی.
راستی خاله اون بستن ساک ها و شلوغی اتاقت برای ما شده یک خاطره.
خاله نارنج من به خاطر تو طلوع خورشید را دیدم؛راستی یکی از خودکارهایت را هم پیش من جا گذاشتی.
دوستت دارم خـــــــاله جون
جاش خالیه اما من یک چیزی رو نمی فهمم
سر صبح آخه وقت سوئد رفتنه؟!!!
راستی اون خودکاره هم دست منه قایمش کرده بودم خالت نبینه
آخه خیلی خودکاره خوبی بود
:)
salam khobi?ajab webloge bahali dari
be manam sar bezan
rasti age tabadole link mikoni mano ba onvane shahre sargami va download (be farsi) link kon badesh linketo befrest baram
montazeretam
bia forum ham nazar bedeha
هلیا جون دلم خیلی واست تنگ شده...کاشکی گریه نمیکردی ..من خیلی زود میام..مواظب مامانت باش
زود بیای ها...قول دادی.
حالا فهمیدی سحر چه رنگیه؟؟
کدوم خودکارو جا گذاشتم؟؟اونقدر چیزی جا گذاشتم که نگو..
یکی از همون خودکارهایی که برات خریده بودم.
برای خاله آرزوی موفقیت کن و دیگه گریه نکن
جای خیلی ها خیلی وقت ها خالیه اما یه روزی بر می گرده مثل همه اون خیلی ها عزیزم
سلام سیب کوچولو
جای خاله نارنجت خالی نباشه .نمیدونم خاله برای چه مدت سوئد میمونه ولی این رو مطمئنم که اونجا هرچی ببینه از جاهای قشنگ گرفته تا لباس و خوراکی و اسباب بازی وبچه ها ..... اول یاد یه شخص خاص میافته :
" سیب کوچولوی باغ خونشون " منتظرش باش تا با موفقیت و یه بغل پر از سوغاتی های جور واجور برگرده خونه تا بازم با شادی درکنار هم روزا رو سپری کنید.
ممنونم مهتاب جون
سیب من/ در هجوم صاعقه ها /اندکی باسحر مدارا کن /صبح فرداکه فصل رویش توست /خیز و خورشید راتماشاکن
سیب خوشگل من خیلی دوستت دارم
من بیشتر
منم خیلی دلم براش تنگ شده خودت که شاهد بودی که چه قدر باهام گریه کردیم
جای خاله خالی نباشه -هجرت چیز خوبیه -چقدر خوبه که خاله ادم باعث بشه آدم طلوع خورشید را ببینه.....راستی بابای امیر رضا عجب شهر قشنگی برات گذاشته :
سیب من/ در هجوم صاعقه ها /اندکی باسحر مدارا کن /صبح فرداکه فصل رویش توست /خیز و خورشید راتماشاکن