اتاق





مامان انگشت هام رو توی دست می گیرد و فشارشان می دهد:

جک،اون هرگز به ما اجازه داشتن تلفن یا پنجره رو نمی دهد.ما مثل آدم های توی کتاب هستیم که او اجازه نمی ده کسی بخواندش.

.

.

اتاق...اما دون اهو