خدایا سپاس گزارم

شبی مرد در خواب میبیند در دنیای فرشته هاست  همه فرشته ها مشغول کارند

از فرشته ای می پرسد شما چه کار میکنید فرشته گفت: در این بخش ما نامه های مردم را می خوانیم و به بالا میفرستیم .

مرد کمی جلو تر رفت از فرشته ای پرسید :شما در این قسمت چه کار میکنید؟فرشته پاسخ داد ما در این قسمت به نامه های مردم جواب میدیم

مرد جلوتر که رفت دید فرشته ای بیکار نشسته از او پرسید شما در این قسمت چه کار میکنید و چرا بیکارید .فرشته گفت:ما در این قسمت منتظر جواب مردم به نامه هایی هستیم که ما برای آنها میفرستیم اما کسی نیست که به نامه های ما پاسخ دهد. مرد گفت :مردم باید چی کار کنند؟

فرشته گفت:کافیست بگویند خدایا سپاس گزارم


خدایا سپاس گزارم



مدرسه پرماجرا

 در مدرسه پر ماجرا اتفاقات جالبی می افتد مثلا :

در کلاس دوم معلمشان خانم دیزی نه بلدست بخواند و بنویسد و نه بلدست جمع و تفریق کنه ویا یک روز جشن شکلات میگیرند آقای کلاتز(مدیرشان) خودش را از میله ی پرچم اویزان میکند و یک قورباقه را میبوسد

ویا یک بار خانم هانا(معلم هنر)لباس با قاب دستمال می پوشد که با آشغال های دور ریختنی درست شده بود

حتما این کتاب بخونید و کلی بخندید

نویسنده:دن گاتمن

مترجم:روزین شاملو