سلام
من هلیا هستم.
در کلاس سوم ابتدایی درس میخوانم.
امروز پس از مدتها باران بارید . چه بارانی !
باران قشنگی بود . هوا را تمیز کرد . حالا می شود بهتر نفس کشید. من خیلی خوشحال شدم . چون باران را خیلی دوست دارم
.باباجی (من به بابا بزرگم می گویم باباجی) که برای پیاده روی بیرون رفته بود خیس برگشت ومرا بغل کرد . من خیس شدم .
از خاله خواهش کردم برایم وبلاگ درست کند . این یک آرزو برای من بود
من امروز بالاخره صاحب یک وبلاگ شدم .قرار شد در این جا از خودم و بازی هاو کارهایی که انجام میدهم و کتابهایی که می خوانم برایتان بنویسم امیدوارم دوستان خوبی پیدا کنم .
سلام عزیزم. مبارکه
سلام هلیا جان
بهت تبریک میگم که برای خودت وبلاگ درست کردی .
امیدوارم همیشه تو زندگیت موفق باشی .
سلام هلیا دیدی بالاخره من برایت وبلاگ درست کردم دایی درست نکرد؟یادداشتهای قشنگ بنویس
دوستت دارم هلیا
سلام عزیزم. مبارکه. امیدوارم همیشه خوشی هاتو بنویسی.
ممنون کیمیا
خیلی عزیزی
چهار تا بوس یادت نره
خیلی خوشحالم.
سلام دایی هوراااااااااااااااااهلیا وبلاگ درست کرده بازم هورااااااااااااااااا
خیلی دوستت دارم -بابا و مامانتم خیلی دوست دارم.مامان بزرگ و ببابزرگ و خاله ها و دایی هاتم خیلی دوست دارم. خلاصه خیلی دوست دارم.
خوب کاری کردی که به خاله گفتی برات وبلاگ درست کنه .این مثل یک دفتر میمونه که همه می تونن بخونن و این خیلی خوبه .موفق باشی دایی .من تو رو لینک میکنم و به این افتخار میکنم دوستت دارم .
ممنون دایی نظام-منم شما را دوست دارم
سلام دوست به رسم سن کوچک اما رسم دل پروسعت..
تبریک من را هم پذیرا باش...
امیدوارم در سایه پدر و مادر بزرگوارت موفق باشی.
ممنونم
هلیا جون چقدر دوست پیدا کردی
وبلاگت خیلی قشنگه دختر دختر خاله
سلام شهرزاد جون
خیلی ممنونم ازت
بالاخره یه روز مثل مامانت نویسنده بزرگی میشی. برایت ارزوی موفقیت میکنم.
خیلی ممنون سبا