روز قلم


روز قلم را به همه ی آنهایی که اهل قلم هستند تبریک می گویم.

من غمگینم

امان از دست این پدر و مادر های گرفتار

قرار بود امروز برم به جشن تولد یک سالگیه کتابخانه ی ملی کودک و نوجوان...

امان از دست این پدر و مادر های گرفتار

با عرض شرمندگی

توجه ....توجه 

 

من دوباره معدلم ۲۰ شد.

امتحان

از دوم خرداد تا ۱۱ خرداد امتحان دارم. باز مامانم دلشوره داره.

برای همه اونایی که امتحان دارند آرزوی موفقیت می کنم.

بازم سوغاتی...


خاله فرح که رفته بود به دیدن خاله نارنج سوئد ، برگشته


هوراااااااااااااااا

اجازه ؟!


روز معلم را به همه ی معلم های مهربان و همچنین مادر بزرگ مهربان ترم تبریک می گویم

مامان نانوای من

مامان من نان خیلی دوست دارد . بخصوص اگر محلی و خانگی باشد. 

تا این که یهو تصمیم گرفت خودش نان بپزد و پخت.جای شما خالی خیلی خوشمزه شده بود. تا وقتی نان می پخت مامان جلوی فر زانو زده بود و منتظر به نان نگاه می کرد ازش عکس گرفتم حیف که اجازه نداد توی وبلاگ بگذارم. 

اگه نان می خواهید لطفا توی صف


این همه عروسک دوست داشتنی


دلم برای  همه ی عروسک های برنامه کلاه قرمزی ۹۰ و آقای مجری خیلی تنگ شده.



روز جهانی کتاب کودک مبارک

به مناسبت این روز " مجموعه یاد کودکی " را که خاطرات کودکی تعدادی از اساتید و فرهیختگان کشور است  در کتابخانه ملی کودک و نوجوانان ایران آمده است...


اینجا

 

 

اگر کتاب ومطالعه را دوست دارید می توانید عضو این کتابخانه شوید.

سال نو(د) مبارک

عیدتان مبارک 

من باز اومدم تهران

و آرزو می کنم سال خوبی داشته باشید.


بچه ها مواظب باشید

چهارشنبه سوری امن و شادی را برایتان آرزو می کنم. 

مواظب خودتون باشین 

 

ترقه...نه


و اینجا را هم بخوانید

می دونید فرق مداد ها با آدم ها چیه ؟


مدادها اول بزرگند بعد کوچیک می شن. 

آدم ها اول کوچیکن بعد بزرگ می شن. 

همین 

آیا اینجا را دیده اید؟

ندیده اید؟

ببینید...



برف بازی

۲۹ بهمن برف بارید .چه برفی !! خیلی قشنگ بود.وقتی اعلام شد که  شنبه مدارس تعطیلن. با عموها رفتیم برف بازی .تا ساعت ۳ نیمه شب ما بیرون از خونه برف بازی می کردیم .به درختهایی که از سنگینی برف خم شده بودند کمک کردیم من یک درخت کاج را نجات دادم . دستهایم بوی کاج گرفت .بوی خوبی بود . کنار یک درخت شکسته ایستادیم و فاتحه خواندیم . وبازی کردیم خیلی زیاد . از مامان سرمایی من بعید بود این طور توی برف ها می دوید و بازی می کرد.


 روز تعطیل هم با دایی حمید و شهرزاد کلی برف بازی کردیم و آدم برفی درست کردیم .دایی حمید آتیش روشن کرد و خیلی خوش گذشت.




من در کاکپیت

بالاخره تونستم کابین خلبان رو ببینم

واقعا هیجان انگیز بود

وقتی از تهران بر می گشتم با پروازی می اومدم که دایی علی مهندس آن بود.

و اون روز بود که فهمیدم دایی چه کار سختی دارد و به کابین خلبان هم کاکپیت می گویند. چیز دیگری نفهمیدم.




پایتخت

بالاخره امتحانام تموم شد. هورااااااااااااااااااااااااااا

اومدم تهران. 

چند روزی مهمان دایی علی هستم

امتحان

تا یازدهم بهمن امتحان دارم

بالاخره برف

بالاخره برف بارید .هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

مواظب جنگل ها باشید

سال ۲۰۱۱ میلادی را سازمان ملل  به نام سال جهانی جنگل ها نامگذاری کرده است. 

دیگر خود دانید.

آدم برفی سلام

خاله نارنج بعد از دو هفته برگشت.

وقرار شد آنجا که برف زیاد است به جای من یک آدم برفی بزرگ درست کند.