من در فنلاند

وقتی رسیدیم فنلاند ، هوا خیلی خوب بود. پایتخت اینجا هلسینکی است. تمام خیابانهای شهر سنگفرش بود.صنعت فنلاند کشتی سازی است.

وقتی برای دیدن یک کلیسای قدیمی رفته بودیم ، یک عروس و داماد هم برای عقد آمده بودند ! من این جور عروسی را در فیلم ها دیده بودم.برایم جالب بود...




نظرات 6 + ارسال نظر
شکلک پنج‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ http://www.smiley4u.blogsky.com/

خوش به حالت دختر!‌تو هم خوب حال می کنی ها:X!!! همیشه خوش باشی !!‌

حمید یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ق.ظ

اگه عروس از زیر دامنی های پف دار و فنر دار استفاده می کرد و از این یقه خشتی ها می ذاشت خیلی خوب بود.

سمیه یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ق.ظ

این عروسکه که بین دو تا بابا نوئل هست ، که موهاش مشکیه
فروشی بود ؟خیلی خوشگله آخه

حمید یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:04 ق.ظ

این عروسیه آخه؟! رقص و اینا ندارن؟ بعد بگید خارج خوبه
عروس کشون هم نداشتن یعنی؟

مهری یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ق.ظ

سلام هلیا
خوش بگذره .
جای منم خالی کن

فاطمه یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 03:10 ب.ظ http://www.13761376.persianblog.ir

سلام من دفه اول به وب شما اومدم.خیلی نازی عزیزم.
من دارم ۱ داستان مینویسم.اگر دوست داشتی به وب من سر بزن.نظر یادت نره. بای-بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد